روایت های الاحقر

نوشته هایی از این حقیرترین که ان شاءالله مفید فایده باشد برای دنیا و آخرتمان

روایت های الاحقر

نوشته هایی از این حقیرترین که ان شاءالله مفید فایده باشد برای دنیا و آخرتمان

یامبر اکرم (ص) در حدیثی گهربار ‌فرمودند: «قیّد العلم بالکتابه»؛ یعنی علم را با نوشتن به زنجیر بکشید یا به عبارت دیگر در اختیار بگیرید. لذا حقیر که مدتی است یادداشت می کنم نکاتی را که می شنوم در مساجد و حرم های مطهر و از کتاب و...؛ تصمیم گرفته ام در اینجا منتشر کنم ان شاءالله، شاید باقیات الصالحاتی باشد برایم تا خداوند متعال چگونه قضاوت کند.

۴۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

پیغمبر اکرم(ص) بالای منبر از فضائل ازدواج سخن می گفتند که مردی بلند شد و گفت: ازدواج خوب است اما کار و خانه و... می خواهد.

پیامبر(ص) فرمودند که ازدواج عرضه می خواهد که تو نداری؟! و ادامه دادند: حاضری تو را با همین شرایط همسر بدهم.

پیامبر(ص) رو به خانم ها کرده، گفتند: حاضرید با مردی که نه خانه دارد و نه شغلی ازدواج کنید؟

یک خانمی گفت که من یک شتر دارم با آن برای مردمان آب بیاورد و زندگی را اداره کند.

خانم دیگری گفت که من چندتا گوسفند دارم که با شیر و پشم و... آنها می شود زندگی را اداره کرد.

خانم سومی گفت که من نخلستانی دارم که می تواند با کار در آنجا زندگی را بچرخاند.

پیامبر فرمودند که ای مرد! با کدامیک حاضری ازدواج کنی؟

مرد گفت که من دوست دارم سوار بر شتر شده، گوسفنرها را چرانده و به نخلستان ببرم.

زن ها هم قبول کردند و ازدواج شکل گرفت.

ازدواج در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آنقدر آسان بوده است که خیلی کم می شنوید حد شرعی اجرا شده باشد.

  • حسن حیدری باقرآبادی
  • ۰
  • ۰

وضو

وضو برای نماز و طواف و... واجب است، در کل زندگی مستحب است و بعد از غسل جنابت تا زمانی که وضو باطل نشود وضو گرفتن حرام است. البته درحین غسل نیز اگر حدثی از انسان سر بزند وضو باید بگیرد بعد از غسل اگر نیاز باشد ضمن اینکه آیت الله مکارم گفته اند که اگر درحین غسل حدثی از انسان سربزند باید دوباره غسل کند.


علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان فرموده بودند سخت ترین شرایط زندگی من زمانی است که وضویم باطل می شود، ایشان درک می کنند بدون وضو بودن چگونه مقام معنوی انسان را ساقط می کند.


پ ن1: بعد از کشتن مارمولک و... مستحب است انسان غسل کند.

پ ن2: برخی از علما می گویند که بعد از غسل جنابت، گرفتن وضو به نیت وجوب حرام است.

  • حسن حیدری باقرآبادی
  • ۰
  • ۰

پدر با فضیلت

«محمدجعفر حائری» کشاورزی ساده یا قصّابی بوده که 15 سال بچه دار نشده بود. همسرش در یکی از شب ها به او گفت: احتمالا عیب بچه دار نشدن در من باشد، من رنج تو را تحمل نمی کنم و غصه تو را در روز قیامت قدرت جواب دادن ندارم و باید فرزندی باشد که نام شما را زنده نگه دارد. خودم برایتان همسری پیدا می کنم.

زن جوان بیوه ای پیدا کرد و به شوهرش پیشنهاد ازدواج داد. ازدواج صورت گرفت و عروس و داماد دست در دست یکدیگر داشتند اما دختر بچه سه ساله زن بیوه از او جدا نمی شد. خاله دختر بچه او را بغل کرد تا ببرد اما صدای ناله بچه یتیم بلند شد.

ناگهان «محمدجعفر حائری» تکانی خورد، گفت: من حاضر نیستم دل این بچه یتیم به درد بیاید، مهریه را پرداخت و به خانه برگشت. همان شب در کنار همسر اولش قرار گرفت و نطفه حاج شیخ عبدالکریم موسس حوزه علمیه قم به عنایت الهی و بواسطه آن کرامت و گذشت بسته شد.

 

پ ن: داستان در کتاب «نظام خانواده در اسلام» شیخ حسین انصاریان آمده و شغل «محمدجعفر حائری» قصابی عنوان شده و حاج آقا علوی در مسجد شهدای کوهپایه وقتی داستان را تعریف می کرد او را کشاورزی ساده عنوان کرد.

  • حسن حیدری باقرآبادی
  • ۰
  • ۰

مشک های پرباد

پادشاهی برای قصر خودش حوضی با سنگ های مرمر زیبا و فواره ای در وسط آن و خیلی شیک درست کرد، پادشاه به وزیرش گفت که می خواهم حوض را پر آب کنیم.

وزیر گفت که دستور دهید همه سقاها مشک ها را پرآب کرده و طی یک مراسم باشکوهی در حوض خالی کنند.

وزیر به 100 سقا گفت که مشکهایتان را آب کنید و باهم بیاورید در حوض خالی کنید تا لذت ببریم.

یکی از سقاها فکر کرد چرا این همه زحمت بکشم، مشک را باد می کنم، آن را خیس کرده و قاطی جمعیت حرکت می کنم هیچکس هم نمی فهمد.

خلاصه وقتی همه سقاها رسیدند لب حوض، تعارف ها شروع شد؛ هیچکس جلو نمی رفت معلوم شد که همه نقشه کشیده، همه همان فکر را کرده و همه مشک ها پر از باد است.

ما هم زمانی باید مشک هایمان را خالی کنیم در محکمه الهی.


پ ن:        در قرآن 70 بار «فی سبیل الله» آمده است.

  • حسن حیدری باقرآبادی
  • ۰
  • ۰

صددرصد دل

حضرت مریم مدتی که در محراب مشغول عبادت بود مائده بهشتی برایش نازل می شد(کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً » تا از حالت عبادت خارج نشود اما وقتی به جناب عیسی علیه السلام حامله شد و به فرمان الهی از بیت المقدس خارج شد، فرمان آمد که «وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا»؛ خودت را بزن به درخت نخل تا برایت خرما بریزد.

حضرت مریم پرسید که دیگر از آن مائده ها نمی فرستید؟

خداوند متعال می فرماید: آن زمان که مائده می فرستادیم چون خالص کامل بودی و صددرصد دلت مال من بود الان یک گوشه دلت متوجه بچه ات هست پس باید خودت را به درخت بزنی تا خرما برایت بریزد.

  • حسن حیدری باقرآبادی
  • ۰
  • ۰

چرا کتاب «مفاتیح الجنان» شیخ عباس قمی اینچنین گُل کرده است، در حالیکه خیلی عالم تر و زبردست تر از شیخ عباس بوده و کتاب دعا هم نوشته اند؟!

اخلاص بالای شیخ عباس سبب این موضوع شده است. شیخ عبدالرزاق مساله گو کتاب «منازل الاخره» شیخ عباس را برمی داشته و بالای منبر از آن داستان تعریف می کرده و پدر شیخ عباس هم پای منبر بوده است.

روزی پدر شیخ عباس قمی به او می گوید که چقدر دلم می خواست تو هم اینقدر سواد داشتی که چنین کتابی بنویسی؟!

شیخ عباس در جواب پدر خاضعانه می گوید که دعا کنید خداوند توفیق بدهد.


پ ن: عمل خوب و نیک را باید مخفی کرد تا به بار بنشیند همانگونه که دانه را باید کاشت و زیرزمین مخفی کرد تا رشد کند در غیر این صورت پرنده آن را خواهد خورد.

  • حسن حیدری باقرآبادی
  • ۰
  • ۰

زراره از امام صادق علیه السلام پرسید که گناهان کبیره کدامند؟

امام شروع کردند به نام بردن که الکفر بالله، اکل مال الیتیم، غیبت، تهمت و...

زراره پرسید: ترک نماز گناه بالاتری است یا خوردن یک دینار مال یتیم؟

امام فرمودند: ترک نماز

زراره گفت: پس چرا ترک نماز را در شمار گناهان کبیره نیاوردید؟

امام فرمودند: اولین موردی که گفتم چه بود؟

زراره گفت: الکفر بالله

امام گفتند که ترک نماز همان کفر بالله است.

  • حسن حیدری باقرآبادی
  • ۰
  • ۰

آن عالم مسیحی از امام محمدباقر علیه السلام پرسید که کدام دو برادر هستند که با هم متولد شده و با هم مرده اند اما یکی 50ساله و دیگری 150 ساله بوده؟

داستان عزیر نبی

امام باقر فرمودند: حضرت عزیر و برادر دوقلویش. براساس آیه 259 سوره مبارکه بقره «أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلى‏ قَرْیَةٍ وَ هِیَ خاوِیَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها قالَ أَنَّى یُحْیِی هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلى‏ طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلى‏ حِمارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ» جناب عزیر می میرد و بعد از 100 سال زنده می شود و در زمان مردن هم 30ساله بوده و بعد از 20سال از زنده شدن با برادر دوقلویش با هم می میرند لذا عزیر در سن 50سالگی و برادر دوقلویش در سن 150سالگی می میرد.

زمانی که حضرت عزیر دوباره زنده شد به اذن الهی خانمش را جوان و بینا کرد و تورات را از حفظ خواند تا او را باور کردند.


پ ن: برگرفته از سخنرانی حاج آقاعلوی-مسجد شهدا کوهپایه

  • حسن حیدری باقرآبادی
  • ۰
  • ۰

حضرت یوسف بعد از همه آن اتفاقات و وقایع، زمانی که برادرش بنیامبن می آید و او را با آن بهانه نزد خود نگاه می دارد و پدر و برادران و همه خانواده به مصر می آیند می بیند که بنیامین فرزندان بسیاری دارد.

یوسف از بنیامین می پرسد که در شرایط سخت فراق و دلتنگی، چگونه این همه فرزند و عروس و ... داری؟

بنیامین پاسخ داد: پدرمان حضرت یعقوب فرمودند فرزندان زیادی داشته باشید تا منتظران یوسف(پیامبر زمان) زیاد باشند.

  • حسن حیدری باقرآبادی
  • ۰
  • ۰

خالص برای خدا

آقای فلسفی می گوید آمدند دنبالم که آیت الله بروجردی افسرده شده اند، بیا مقداری صحبت کن حال مزاجی ایشان عوض شود، منبر را تعطیل کرده و خدمت آقا رفتم در منطقه دماوند، دیدم با لباس زیر نشسته کنار نهر آب و هی می زند به پیشانی و...

نشستم گفتم شما نایب امام زمان(عج) هستید، امید مردم هم به شماست، چرا خودتان را اذیت می کنید؟

سرشان را بالا آوردند و گفتند که دو ساعت است اینجا فکر می کنم مرگ من که برسد خدا بپرسد کدام کار را خالصاً لله انجام داده ای هیچ کاری به نظرم نمی رسد. شروع کردم دلداری دادن به ایشان که حوزه علمیه ساخته اید، بیمارستان تدارک دیده اید، کتاب نوشته اید، شاگرد تربیت کرده اید و...

آقا فرمودند: خَلِّصِ الْعَمَلَ فَانَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ

آیت‌الله سید مصطفی خوانساری نقل می کنند: روزی در خدمت آیت‌الله بروجردی نشسته بودم، عده‌ای از خدمات و کارهای آن بزرگوار تمجید می‌کردند و من ساکت بودم و چیزی اظهار نمی‌کردم، رو به من کردند و فرمودند: شما چرا ساکت هستید؟ یک مطلبی بگویید.

 

عرض کردم: در روایت دارد: خلص العمل فان الناقد بصیر بصیر (عمل را خالص کن، آن که عمل را محک می‌زند، خیلی آگاه و بیناست) تا این عبارت را خواندم، اشک از دیدگانشان جاری شد، حالشان دگرگون گردید و به آقایان فرمودند: بله اگر در قیامت شما باشید و من، مسئله حل است، ولی این‌گونه نیست، « خَلِّصِ الْعَمَلَ فَانَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ » پس از آن هرگاه من می دیدند می‌فرمودند: خَلِّصِ الْعَمَلَ فَانَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ و حالشان دگرگون می‌شد.

  • حسن حیدری باقرآبادی