شهید چمران به عشق و علاقه مبارزه با صهیونیسم به لبنان می آید و به مرز اسرائیل می رود و آرزویش آزادسازی قدس و فلسطینیان است که در این راه بجنگد و به شهادت برسد.
وقتی شیعیان جنوب لبنان را می بیند روشش عوض می شود و به فکر
ارتقای سطح زندگی شیعیان لبنان می افتد. آن روز همه طایفه لبنانی به جز
شیعیان در مجلس حضور داشتند و شرایط سختی بر شیعیان حاکم بود.
یک آدمی که
14 سال در آمریکا بوده و 2 سال در مصر بوده همه فکر می کردند که فارسی خودش
را هم از یاد برده است، ولی وارد لبنان می شود و درسال 49 این دست نوشته
را می نویسد: ای شیعیان حسین، من برای شما بشارتی عظیم به ارمغان آورده ام.
بشارتی که جو تاریخ را در برابر اراده آهنین ما تسخیر می کند. بشارتی که
خورشیدوار توفان ظلمت را محو و نابود می کند و طاغوتها را محو و سرنگون می
کند.
بشارتی که ما را از خاک تیره صعود می دهد و به اعلی علیین می رساند.
بشارت خیر، بشارت پیروزی، بشارت وصل به معشوق، و این بشارت، شهادت است.
دوستانم من پیشاپیش پرچم شهادت را به دوش می کشم و هر کس که به راه حسین
معتقد است می تواند راه من را دنبال کند. من تصمیمم را گرفته ام با شدت
علیه تانک و توپ دشمن (اسرائیل) می جنگم. من تصمیم خود را گرفته ام با
ایثار خون خود راه نجات شیعیان را بر صفحه تاریخ ترسیم می کنیم.
من در
بیداری کوه ها و در کنار کوچه ها و در ته دره ها، در دامن صحراها در هر کجا
که امکان بیابم با گلوله به اسرائیل پاسخ خواهم داد و آنقدر خواهم جنگید
تا به شهادت برسم. من راه خود را یافته ام و مطمئنم پیروزی و نجات شما نیز
در پیروی از راه حسین است و بس.
دقت کنید این مطالب را شهید چمران در سال 49 قبل از پیروزی انقلاب اسلامی می نویسد. و البته شیعیان در قبل از انقلاب ایران هم در جنگ با اسرائیل به پیروزی رسیدند. برای اولین بار در تاریخ تانک های اسرائیل در بنت جبل و تل شبعون با هدایت شهید چمران و 45 نفر از یارانش به آتش کشیده شدند. هنوز بقایای تانک های اسرائیلی در این منطقه باقی است و عکس هایی از آن زمان موجود است.